این هم یکی دیگر از برکات معنوی این ماه است که انسانها همچنان که به فکر خود و بازسازی روح و معنوی ساختن خود در این ماه مبارکند، به یاد هم کیشان خویش و به فکر هم محلهایهای دینی خود در این دهکده جهانی هم هستند. به فکر دار الاسلام و من و ما فیه!
اینها را البته مانند بسیاری از نکات ریز و درشت زندگی سیاسی و حیات معنویمان مدیون روح خداییم. پیوند میان دین و دنیا و سیاست و دیانت و روزه داری و جهاد، فضیلت و البته فریضه فراموش شدهای بود که آن بزرگ به یادمان آورد. داستان موسی وخضر را یادتان هست و آن آیه که فنسی حوتهما!؟ حال ما و فلسطین و هم نوعانمان را میتوان در همین حال و هوا شرح و تفسیرش کرد. نوعی فراموشی اگر نگویم غفلت و مهمترین کار امام در این عرصه غفلت زدایی بود.
اساسا پیامبران الهی یادآوران بزرگی هستند چرا که نیک میدانند ما فراموش کنندگان بزرگ و زیرکی هستیم! این بخشی از داستان خلقت است. پیامبران عالمانند و از این مهمتر راسخان در علم و ذکر و تذکر و تذکار کارشان! معمولا فراموش میکنیم که کی و کجا زندگی میکنیم و هستند کسانی که اسباب این فراموشی را فراهم میکنند. شیطان و جنود جهلش و نزاع میان آنان و عالمان و جنود متکی به عقل سیر پر فراز و نشیب حیات بشری را رقم زدهاند. بر این اساس میتوان دریافت که فراموشی و غفلت ثمره سلطه و تسلط شیطان است و تذکر و یادآوری نقطه مقابل آن. "یادآور" صفت ارجمندی بود که خداوند رسول مکرم اسلام را بدان متصف ساخته بود. "انما انت مذّکر"
گفتهاند که هر قرن بر سر خویش مجدّدی دارد که مهمترین کار او مُذکّری است. اذهان خفته را بیدار می کند و مسیرهای انحرافی را مسدود و راه اصلی را باز و گشوده نگاه می دارد. امام راحل سر سلسله بیداران و مذکّران دوران ماست. کوشید جهل و فراموشی و نادانی را بزداید و جنود اشغالگر را از مملکت عقل و بینش به مدد انفاس قدسیاش بیرون کند. سربازان شیاطین نادانی و فراموشی، بسیاری از خاطرات شیرین و خوش تاریخی را از اذهانمان زدوده بودند و او یک تنه همه را به یادمان آورد. جنود جهل از یادمان برده بودند که روزگاری سروری جهان با ما بود و تمدن قاهر منطقه ما بودیم و مقتدرانه از امنیت اقوام و ملل دیگر محافظت میکردیم به یادمان آورد. شیاطین ما را درخواب میخواستند و او بیدارمان کرد. بیخیال دفاع از مرزهای خود و هم کیشانمان در برابر هجوم دشمنان و کافران بودیم و او به یادمان آورد. فراموشمان شده بود که میباید از هم نوعانمان در برابر ددمنشان دفاع کنیم و او یادآورمان شد. فراموش کرده بودیم که دفاع از کیان اسلام و سرزمینهای اسلامی واجب است، به هر بهانهای به یادمان آورد. از یاد برده بودیم که صلح و عدالت و انصاف و امنیت خوب است برای همه البته و او به خاطرمان آورد. اساسا امام یادآور و غفلت زدای خوبی است مثل همه انبیاء و ما را متذکر کرده است به خیلی از چیزهای خوبتر مثلا بیداری؛ استکبار ستیزی؛ بت شکنی؛ حمایت از مظلوم؛ استقلال؛ آزادی و ... و البته یادآور چیزی به نام ایام الله و تبدیل روزی مثل روز قدس به یکی از همین روزها با همان نگاه غفلت زدا.
اگر انفاس قدسی آن عزیز سفر کرده نبود و رهنمودهای رهبری در باب فلسطین و تذکر و تنبهات ایشان ای بسا بار دیگر یادمان میرفت که در باب فلسطین چه میباید کرد. بارها پس از تنبیهات و اشارات رهبری در این باب این سوال را از خودمان پرسیدهایم که واقعا چه میتوان و چه باید کرد؟ بگذارید تصور کنیم روزی را که مانع مفقود و مقتضی موجود است. شرایط و زمینههای مناسب پس از بیداری اسلامی فراهم و امکان مقابله با زیاده خواهیهای رژیم صهیونیستی نیز از هر جهت فراهم است. خب حال چه باید کرد؟ از کجا باید شروع کرد؟
استراتژی و راهبرد ما برای تعامل با دنیای عرب و دیوار به دیوار آن جهان اسلام چیست؟ آیا فکری به حال شکافهای موجود در میان غربیان در این زمینه کردهایم؟ اصلا ظرفیتهای موجود در بخشهای دولتی، غیر دولتی و سازمانهای فعال موجود در جهان در این دو حوزه را شناسایی کردهایم؟ آیا میدانیم که چه ظرفیت عظیمی در میان سازمانهای غیردولتی فعال در جهان در این حوزه هست و چه اشتیاقی در آنان نسبت به دفاع از مظلومان فلسطینی وجود دارد؟ یک گام جلوتر برویم و بنا را بر این بگذاریم که همه اینها را نیز شناسایی کردیم؛ به قول عربها ثم ما ذا؟ خب که چی؟! وقتی هنوز در شناخت ظرفیتهای موجود مشکل داریم و یا نسبت به آنها تغافل میکنیم یا اساسا برنامه ای برای بهره برداری از این ظرفیتها نداریم، چگونه میتوانیم دیگران را آن هم در این شرایط حساس پس از بیداری اسلامی و نگرانی از تشدید اختلافات درون خیمه مسلمانان، در باب فلسطین با خود یکسو سازیم؟
به طور معمول برای عملکرد صحیح در زمینههای مختلف دستور العملها و راهنماهایی از سوی متولیان همان حوزه ارائه میشود. مجموعهای از اهداف طرز کار بایدها و نبایدها که به کاربر میآموزد در شرایط عادی چه بکند و در شرایط غیر عادی چه مسیری را در پیش بگیرد تا کمترین ضرر و زیان متوجه وی شود. کتابچههای راهنما برای کار با ابزار جدید، دستنامههای دانشگاهی برای دانشجویان جدید الورود، دستور العملها و توصیههای شرکتهای تولیدی و نظایر آن کاربران را در تمامی حوزههایی که نیاز به راهنمایی دارند هدایت میکنند. به طریق اولی هر چه موضوع مهمتر و حساس تر، قطر این راهنماها نیز افزون تر میگردد. مجموعه این بایدها و نبایدها به سان چراغ راهی پیش روی قرار میگیرد تا با کمترین هزینه بیشترین سود و رضایتمندی نصیب کاربر گردد. چندی پیش یکی از دانشجویانم سوالی را پرسید که تاکنون ذهن مرا به خود مشغول کرده است. پس از آن که بحث مطولی در باب فلسطین ارائه شد یکی از میان جمع همدلانه پرسید که با این همه که گفتید نقشه راه ما برای آزادسازی فلسطین چیست؟ سوال در ابتدا برایم بدیهی و پیش پا افتاده مینمود اما بعد از کلاس و تاملهای شبانه و کندو کاو روزانه دریافتم که در این زمینه تاکنون کاری صورت نگرفته است. در این باب هر چه بیشتر کاویدم کمتر به نتیجه رسیدم. واقعا نقشه راه ما ترسیم شده است؟
درک این نکته اندکی سخت است که چگونه میتوان در مورد مهمترین موضوع سیاست خارجی که تقریبا تمامی حوزه سیاست و روابط خارجی ما را تحت الشعاع قرار داده، و شیوههای تامین منافع و امنیت ملی نظام در این باره، نقشه راهی وجود نداشته باشد. اما در کمال تاسف باید به این کاستی اذعان نمود و پذیرفت که همه نهادهای عریض و طویل و مرتبط با موضوع در حوزههای مختلف دولتی و غیر دولتی تاکنون از این مهم غفلت کردهاند. مهمتر از آن کم توجهی برگزار کنندگان متعدد همایشهای بینالمللی و ملی به تولید سند ملی و راهبردی متفق علیه از سوی همه اندیشمندان و متفکران مدعو و همسو در این باب است. نگاهی به حجم انبوه همایشهایی که در این زمینه برگزار شده و نتایج و دستاوردهای آن حاکی از این نکته است که متولیان این حوزه نیز به روزمرگیهای مرسوم دچار شده و از آفرینش سند راهبردی با تکیه بر اسناد بالادستی (رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری، قانون اساسی و قوانین مصوب مجلس) در این زمینه غفلت کردهاند.
راستی اگر در این عرصه هم رهبری خط شکنی نمی کردند و خطبه های راهگشای ایشان به تناسب ایام و وقایع روز ارائه نمیشد، دستگاه عریض و طویل سیاست خارجی ما برای عملیاتی کردن آن استراتژی، تولید سند راهبردی، ارائه نقشه راه و متمایز ساختن آن از بیراهه های پیشنهادی دیگران، به مخاطبان دوست و دشمن در خارج از کشور، واقعا چه چیزی برای عرضه و ارائه در چنته داشت؟ ای کاش میشد مراسم امسال روز قدس را با رونمایی از سند راهبردی آزادسازی فلسطین و تعیین نقش و جایگاه نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی در این راستا جشن بگیریم. پس از گذشت بیش از سه دهه و ایفای نقش آوانگارد نظام در این عرصه، آیا این خواسته زیادی از دستگاههای مسئول است؟